خدمتتان عرض کنم که معمولا ما کسب وکارمان را طوری مدیریت میکنیم که انگار فقط با اعداد و ارقام سر و کار داریم، مثل تعداد نقصها در هر نوبت تولید یا تعداد دقایقی که یک کارمند تاخیر کرده است ویا خبط و خطایی که یک کارگر مرتکب شده!
امامتاسفانه و صدافسوس که این تنها دروغ رایج در دنیای کسب وکار نیست. دروغهای شاخدار ِ دیگری هم وجود دارند که یکی از آنها از بقیه بدتر است:
اگر کمی به خودمان زحمت داده ودرباره این جمله بیشتر فکر کنیم، به این نتیجه میرسیم که اصلا با عقل جور در نمیآید. اگر قرار نیست کار جذاب باشد، پس یعنی کسلکننده یا طاقتفرسا است…!؟
اگر در محیط کار به کارکنان خوش بگذرد، مثل این است که چیزی مجانی گیرشان آمده باشد.
مدیران ترسو از اینکه کارکنانشان روز خود را با فراغ بال بگذرانند و همزمان با کار خوش بگذرانند، میترسند. آنان احساس میکنند قدرت خود را از دست دادهاند.
آنها معتقدند:
به همین دلیل ساده این گونه مدیران، خندیدن و شوخی کردن یک کارمند با همکارانش را مساوی با از زیر کار در رفتن و تنبلی میدانند…
این اندیشه و تفکر قطعا درست نیست. در صورتی که باید قبول کنیم ایدهآلترین حالت این است که کارمان را آنقدر دوست داشته باشیم که حاضر باشیم مجانی انجامش دهیم. اما به هر حال، همه ما به پول نیاز داریم.
پیدا کردن شغلی که عاشقش هستید، یک موفقیت بزرگ است، نه اینکه بابتش احساس گناه یا عذرخواهی کنید. بعضی از مدیران نمیدانند کارمندی که عاشق شغلش است و از آن لذت میبرد، قطعا بهتر از بقیه کارکنان خواهد بود.
وقتی محیط کار جذاب است و کارکنان از آرامش و آسایش نسبی برخوردار باشند ، چون آرامش دارند و با فراغ بال امور محوله را انجام میدهند قطعا کارشان بهتر و با راندمان بالاتری انجام گرفته و حتی ایدههای جالب به ذهنشان خواهد رسید. آنها راحتتر و با میل خودشان با هم مشارکت میکنند و نوآوری و مشارکت خود به خود اتفاق میافتد.(در اکثر مشاوره هایم با مدیران صنایع و حتی مسئولین این مهم را گوشزد میکنم و دیده شده در اکثر موارد منجر به خلاقیت ها و ابداعات و حتی اختراعات جدیدی در محیط کار گردیده است که باعث رشد بیشتر و سریع روند چرخه ی آن مجموعه گردیده است. حسین مهدیخانلو)
اگر محیط کار برای کارکنانتان جذاب نباشد، این نشانه شکست شما بهعنوان یک مدیر است. دلیلی ندارد که یک کار، سخت یا کسلکننده باشد. مدیران ترسو دوست ندارند به کارکنان اختیار و آزادی عمل بدهند تا کارشان را آنطور که دوست دارند انجام دهند.
بایستی عرض کنم هر کس اعتراف کند که کارکنانش شغلشان را دوست ندارند، در واقع به ناکارآمدی و بی کفایتی خودش اعتراف کرده.
مشتریان و سهامداران انتظار دارند شرکتی که از آن خرید میکنند یا سهامش را میخرند، جای فوقالعادهای برای کار کردن باشد، چون حضور، اشتیاق و مشارکت کارکنان در امور به نفع آنها نیز هست.
کمی دقت و حوصله بخرج دهید و بفرمایید جذب و حفظ کارکنان باهوش و استعداد چه خرجی دارد؟
کافی است فرهنگ سازمان، شرکت و مجموعه شما جذاب و انسان گونه باشد. ایجاد چنین فرهنگی مسئولیت هر مدیر در برابر مشتریان و سهامداران است.
این را بدانید که مدیران هوشمند حقیقت را میدانند:
اگر سرگرمی در محیط کار به یک اولویت استراتژیک تبدیل شود، همه چیز بهتر خواهد شد و نیروهای شما با عشق و تمام وجود برایتان کار خواهند کرد.
WWW.MOHIE.IR