باتوجه به بررسی های انجام گرفته در دهه های اخیر مشخص گردیده که دوری گزینی و اجتناب از جمع و اجتماع، الگوی مشترک تقریبا تمام افراد افسرده اجتماع می باشد.
البته عدم لذت بردن از فعالیت های معمول روزمره، گرایش به مصرف الکل و غذاهای بی خاصیت و فست فودها، نشستن شبانه روز پای تلویزیون و شبکه های اجتماعی و… را نیز می توانیم به این فهرست اضافه کنیم.
1- عدم فعالیت بدنی:
قطعا هنگامی که افسرده باشید، بعید است که از یک برنامه ورزشی منسجم و منظم پیروی کنید. این در حالی است که ورزش می تواند درمانی فوق العاده و مفید برای درمان افسردگی باشد و به عنوان یک ضد افسردگی قوی وقدرتمند عمل کند و آنهم به خاطر افزایش سطح سروتونین و دوپامین؛ 2 ماده شیمیایی که منجر به فروکش کردن علائم افسردگی می شوند. مراقبه، تیراندازی، اسب سواری، شنا، یوگا، ایروبیک و حتی پیاده روی ورزشهای مفرحی هستند که شما را از دام افسردگی نجات می دهند. برای داشتن انگیزه می توانید با یکی از اعضای خانواده. دوستان یا آشنایان خود به کلاسهای ورزشی بروید.
2- مصرف قند بالا:
دقت کنیدکه افسردگی معمولا میل به تنقلات و خوراکی های شیرین را بالا می برد. مصرف تنقلات شیرین، در کوتاه مدت حس خوبی به افراد می دهد، اما کمتر از 2 ساعت باعث می شود گلوکز خون به شدت پایین آید. لطفا از مصرف زیاد قند و شیرینی جات دوری کنید. همیشه راه عاقلانه، به اندازه مصرف کردن است…(به قول ابن سینا; هرچیز کمش دوا، متوسطش غذا و زیادی اش بیماری است…!)
3- دوری از جمع:
خاطر نشان جنم که این رایج ترین علامت افسردگی است. در واقع انزوای اجتماعی سیر بیماری را وخیم تر می کند و در واقع پاسخی است به استرس و درگیری های ذهنی فرد افسرده. راه حل برون رفت از این معضل، قرار گیری تدریجی در معرض اجتماع و از طریق دوستان و خانواده است. لیستی از افرادی که قرار است مجددا با آنها ارتباط برقرار کنید را تهیه و برای تماس با آنها برنامه ریزی کنید.
4- نشخوار فکری:
معمولا یک جزء مهم افسردگی است و شامل تفکر بیش از حد در مورد افکار و عقاید واهی و تمام شکست ها، از دست دادن ها و … می شود. نشخوار فکری در واقع یک فرایند سمی است که منجر به استفاده زیاد از عبارت « تقصیر خود من است» توسط فرد افسرده می شود و معمولا دست عز سر خودشان برنمی دارند…!!!
لطفا هرطور شده قبل از آنکه افکار منفی بر شما غلبه کند، خود را از دست آنها خلاص کنید. افکار منفی می تواند باعث ایجاد توهم شود و رویدادهای عادی را برای افراد غیرقابل تحمل کند. انجام فعالیت های مثبت و هدفگذاری های جالب و خاص و برنانه ریزی برای موفقیت در امور زندگی و کسب وکار نیز می تواند نشخوار فکری را به تاخیر بیندازد.
5- گرایش به مصرف مواد مخدر و الکل:
مصرف بیش از حد یک دارو یا حتی نوشیدنی و خوردنی خاص و یا سوء مصرف مخدر و الکل از نشانه های بارز افسردگی است و معمولا سیر آن را وخیم تر می کند. الکل می تواند منجر به افزایش اضطراب در فرد افسرده شود و اثرات منفی روی سیستم عصبی مرکزی داشته باشد. با پزشک یا درمانگر روانی خود در رابطه با عادات آشامیدن الکل و… صحبت کنید. معمولا تجویز داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب شما را از این عادت دور می کند.
6- افکار منفی:
شایان ذکر است که افراد افسرده تصور می کنند که حتی با انجام دادن کارهای متفاوت و سعی در بهبود اوضاع فعلی نیز، احساس خوبی به آنها دست نخواهد داد…! بنابراین تلاشی هم نمی کنند!
در این صورت متاسفانه از انجام هرگونه فعالیت و تلاشی باز میمانند. پروراندن افکار منفی دام بزرگی است که باعث تشدید افسردگی و در نتیجه منفعل شدن کامل فرد میگردد. منتظر روی دادن اتفاقات منفی نباشید.
خاطررنشان میکنم اگر تلاش و کوشش کنید، شانس رسیدن به نتایج مثبت و سازنده را از دست نخواهید داد.
7- در اکنون نبودن:
متاسفانه اکثر کسانی که افسرده شده یا خواهند شد و یا شبه افسردگی یقه شان را گرفته است و یا حتی افراد ظاهرا سالم نیز در تله و شاید بگویم چاه و یا اصلا بهتر است بگویم سیاه چاه این گزینه پیش پا افتاده می افتند و مدام در گیر هستند و یکسره یابه گذشته می روند یا آینده و از اکنون گریزان می شوند و دقتوکنید که دزد کی به خانه می زند?!!! زمانی که شما در خانه حضور ندارید!!!! پس زمانی که ذهن شما درگیر گذشته و آینده است در وجود ذی جود شما حضور ندارد و آنگاه است که ترس، اضطراب، استرس، نگرانی و حتی وسواس می آید و اینها پایه ی تولید افسردگی برای شما خواهند شد متاسفانه…
دکترحسین مهدیخانلو
WWW.MOHIE.IR