آیا میدانیدبهترین کمکی که میتوانید در عصرحاضربه فرزند دلبندتان بکنید، این می باشد که اجازه ندهید او به حرفهای شماگوش بکند!
اگربسلامتی و میمنت و از لطف الهی در این سال فرزندی به شما عطا گردد، سال ۲۰۵۰، سیوچند ساله خواهد بود. حتماً آرزو دارید که او بهترین رفتار و کردار و با ادب و متانت و خوش خُلق بوده و بسیار موفق باشد وتحصیلاتی خوب، شغلی آبرومند و زندگیای مرفه داشته باشد و طبیعی است که تلاش میکنید تا راه زندگی را به او بیاموزید.
اما خدمتتان عرض کنم که یوول نوآ هراری، مورخ جوان، معتقد است بهترین کمکی که میتوانید به فرزندتان بکنید، این است که اجازه ندهید به حرفهایتان گوش بدهد…! زیرا دنیای پیش رو چنان در حال تغییر است که متاسفانه و شاید بدبختانه، حکمت پیشینیان برای آن سودی نخواهد داشت.
بهترین نصیحتم برای نوجوان پانزدهسالهای که در یک مدرسۀ قدیمی در مکزیک، هند یا آلاباما گیر کرده است این است: زیاد به بزرگسالان تکیه نکن.
اکثراً نیّت خیر دارند، اما دنیای کنونی را نمیفهمند یا خیلی سخت می فهمند!
در گذشته، پیروی از بزرگسالان تصمیم درستی بود چون دنیا را تقریباً خوب میشناختند و تغییرات دنیا کُند بود و هر ۱۰ سال یکبار و گاها حتی بیشتر یک تغییرکی می کرد، اما قرن بیستویکم قرار است متفاوت باشد.
بهخاطر سرعت روزافزون تغییرات، هیچوقت نمیفهمید که حرف بزرگسالان یک حکمت ازلی و ابدی است یا یک سوگیری منسوخ و نخ نما شده!
پس بهجای آن روی چه میتوانید تکیه کنید؟!
این قمار حتی از آن قبلی هم خطرناکتر است.
فناوری میتواند کمک زیادی به شما بکند، اما اگر قدرت زیادی روی زندگیتان پیدا کند شاید گروگان برنامهاش شوید.
انسانها هزاران سال پیش کشاورزی را ابداع کردند، اما این فناوری فقط یک قشر کوچک سرآمدان را غنی کرد در حالی که اکثریت انسانها را برده ساخت.
اکثر مردم میدیدند که از طلوع تا غروب مشغول چیدن محصولات، حمل سطلهای آب و برداشت ذرت زیر تابش سوزان خورشیدند و هزاران مشکلات جان کاه دیگر بودند!
شک نکنید؛ اگر چشمتان را باز و دقت نکنیداین اتفاق میتواند برای شما هم بیافتد…!
* فناوری بد نیست * اگر بدانید در زندگی دنبال چه هستید، فناوری میتواند به شما کمک کند تا به آن برسید. ولی اگر ندانید در زندگی دنبال چه هستید، فناوری به سادگی میتواند اهدافتان را برایتان شکل دهد و کنترل زندگیتان را به دست گرفته و شما آدم کنترلی شوید در دستان فنآوری! بهویژه حالا که فناوری در فهم انسانها خُبرهتر میشود، شاید روزبهروز شما بیشتر در خدمت آن درآیید بهجای آنکه فناوری در خدمت شما باشد.
آن زامبیهایی را دیدهاید که سرشان در گوشیهای هوشمندشان است و در خیابانها پرسه میزنند و حتی به خودشان هم رحم نمی کنند و حتی نان و آب شان شده این اسباب تنهایی ((موبایل- اسباب بازی تنهایی))؟
لطفا پاسخ دهید بدانیم؛ به نظرتان آنها فناوری را کنترل میکنند یا فناوری آنها را کنترل میکند؟!
بفرمایید، آیا باید به خودتان تکیه کنید؟
صدایی که در سرمان میشنویم هرگز قابلاعتماد نبوده است چون همیشه بازتاب پروپاگاندای دولت، ذهنشویی ایدئولوژیک و تبلیغات تجاری است؛ و حالا پای دستکاریهای زیستشیمیایی هم به مغزهایمان باز شده است…!
” خدارحم کند… ”
هرچه زیستفناوری و یادگیری ماشین، پیشرفت میکند، دستکاری عمیقترین هیجانات و امیال مردم سادهتر میشود، و دنبالِ دل رفتن خطرناکتر میشود.
وقتی گوگل، مایکروسافت،آیفون، کوکاکولا، آمازون، اسرائیل، انگلیس، آمریکاو ابرقدرتها و یاحتی حکومت میداند که چطور ریسمان قلبتان را بکشد و دکمههای مغزتان را بفشارد، آیا باز هم میتوانید فرق میان خویشتنتان با کارشناسان بازاریابی و جاسوC آنها را تشخیص بدهید؟!
برای موفقیت در چنین کار مهیبی، باید سخت تلاش کنید تا سیستمعاملتان را بهتر بشناسید. تا بفهمید چه کسی هستید و از زندگی چه میخواهید. البته این قدیمیترین نصیحت تاریخ است: ” خودشناسی ” فلاسفه و پیامبران هزاران سال مردم را به خودشناسی ترغیب کردهاند. ولی این نصیحت هیچگاه به قدر قرن 21 ضرورت نداشته است، چون برخلاف ایام لائوتسه یا سقراط و… اکنون رقیبانی جدی دارید.
کوکاکولا، آمازون،بایدو و اسامی که دربالا آوردم و حکومت و… همگی دنبال هککردن شمایند. نه گوشی هوشمندتان، نه رایانهتان، و نه حساب بانکیتان؛
💡 آنها مسابقه گذاشتهاند تا خود شما، و سیستمعامل ارگانیکتان را هک کنند. شاید شنیده باشید که در عصر هک کردن رایانههاییم، اما این حرف حتی نصف حقیقت هم نیست… بهواقع ما در عصر هک کردن انسانهاییم!
آنها مراقبند که کجا میروید، چه میخرید، با چه کسی ملاقات میکنید و به چه چیزی علاقه مندید وبه زودی تکتک قدمها، نفسها و ضربانهای قلبتان را هم رصد میکنند. آنها با اتکا به کلاندادهها و یادگیریِ ماشین، شما را روزبهروز بهتر میشناسند. و آنگاه که این الگوریتمها بهتر از خودتان شما را بشناسند، میتوانند شما را کنترل و دستکاری کنند، و دیگر کار چندانی از دستتان برنمیآید. آن هنگام شما در ماتریکس، یا در چیزی از جنس «نمایش ترومن 7 »، به سر میبرید.
بالاخره این نوعی مسألۀ تجربی است و بس: اگر الگوریتمها بهتر از آنچه خودتان میفهمید بفهمند که درون شما چه رُخ میدهد، مرجعیت به آنها منتقل میشود.
البته شاید با کمال میل مرجعیت را تسلیم الگوریتمها کنید و به آنها اعتماد کنید تا برای شما و مابقی دنیا تصمیم بگیرند.
اگر چنین است، راحت باشید و خوش بگذرانید. لازم نیست کاری بکنید.
الگوریتم ها ترتیب همهچیز را خواهند داد. ولی اگر میخواهید قدری کنترل روی وجود شخصیتان و آیندۀ زندگیتان داشته باشید، باید سریعتر از الگوریتمها بدوید، سریعتر از آمازون و حکومت و…، و پیش از آنها به خودشناسی برسید.
برای آنکه سریع بدوید، بار و بُنۀ چندانی برندارید. همۀ خیالهای باطل را رها کنید چون بار گرانی روی دوشتان هستند و زمین گیرتان خواهند کرد…
عارضم خدمتتان که به جایی داریم می رسیم که قرار است ماشینها بعد از مرگ بجای ما زندگی کنند به نیابت از طرف هر کدام از ما…!!!!!!!!!!!!!!
دکترمحیی(حسین مهدیخانلو)
WWW.MOHIE.IR